يكي شدنمونيكي شدنمون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
دردونه ي مامانيدردونه ي ماماني، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

فينگيلي من

امتحانات

سلام عشق ماماني، خوبي فدات شم، عشقم مامان از فردا امتحاناتش شروع ميشه، پس من ميرم تا بعد امتحانات اگر اتفاق مهمي افتاد ميام برات تعريف ميكنم جيجري پنج شنبه رفتم آزمايشات قبل از بارداري رو دادم فردا جوابش آماده ميشه فينگيلم، امروز هم سونوگرافي سينه واي انقدر شلوغ بود ساعت ٩ صب رفتم ٢ ظهر وقتم شد الان داغونم از خستگي تازه امتحانم هيچي نخوندم، برا مامان دعا كن همه نمره هام خوب بشه عزيزم. ميبوسمت عشقم ...
27 دی 1393

من اومدم

سلام جيگر مامان خوبي فدات شم عشقم، چقدر اين روزا دير ميگذره، بگذره تا بتونم زودتر بيارمت تو دلم عشقم. نفس مامان انقدر دلشوره امتحانات رو دارم كه نگو، برام دعا كن دوشنبه رفتم دندون پزشكي يه دندون عقل مونده بود كه كشيدم، جيگرم دراومد، خيلي درد داشت، كلا از صندلي دندون پزشكي ميترسم، ولي خب فداي سرت عشقم، يه عكس كلي هم از دندونم گرفت كه اگر خرابي دندون دارم درست كنم. فعلا نرفتم، انشااله فردا ميرم، توكل به خدا سه شنبه رفتم دكتر زنان، خداروشكر خبري از عفونت و كيست نبود، خانم دكتر وقتي داشت سونو ميكرد گفت يه تخمك اماده داري ولي خب من الان شرايطشو ندارم، خلاصه يه تست پاپ اسمير دادم و يه سري ازمايش برام نوشت و سونوگرافي سينه، البته نميدونم چرا...
22 دی 1393

من و بابايي و كيش الان يهويي

   سلام عشق مامان، خوبي فدات بشم عزيزم من و بابايي طي تصميم ناگهاني اومديم كيش، الان كيش هستيم، جاي تو خالي ماماني يكشنبه ي هفته بعد امتحاناتش شروع ميشه اونوقت سرخوش اومده مسافر خلاصه جاي شما خاليه، انقدر اينجا مامان و باباها با بچه اومدن، تازه تو فرودگاه كه ميومديم يه عالمه كالاسكه بود، ماشااله چه دل گنده هستند با بچه كوچلو ميان مسافرت. اين پست هم يادگاري نوشتم منو بابايي و كيش الان يهويي خخخخخخخخخخخ ...
20 دی 1393

حال اين روزهاي ما

سلام جيگر مامان، خوبي عشقم؟ از وقتي كه با بابايي تصميم گرفتيم شما رو دعوت كنيم طاقت بابايي رفته، همش حرف از شما ميزنه، منم قند تو دلم آب ميشه تو اين هفته سه شنبه ميرم دكتر زنان،  دندون پزشكي هم قراره برم، واي انقدر ميترسم ديشب رفته بودم خونه دوست بابايي، ني ني شون تازه دنيا اومده واي خدا دلم ميخواست بچلونمش، خيلي جيگر بود، انشااله اين چند وقت هم بگذره و شما زودتر بيايي تو دل مامان عزيزم اون بالا پيش خدايي، نزديك خدايي، براي خاله ستاره زياد دعا كن عشقم ...
12 دی 1393

يه اشتباه يا شايدم...

اشتباهي كردم اينكه اين ماه جو گير شدم جلوگيري نكردم، الان يه روز عقب انداختم   هنوز نه دكتر زنان رفتم نه دندون بزشكي نه اسيد فوليك... نا شكري نميكنم اما واقعا بدون برنامه ريزي سخته خدا خودش رحم كنه ...
8 دی 1393

دكتر

سلام عشقم چطوري نفسم، هفته پيش رفتم دكتر و يه چكاب كامل دادم كه اگر مشكلي هست رفع بشه، طبق معمول آهن خونم پايين بود ولي نميدونم چرا كلسترولم رفته بالا! ويتامين D هم پايين بود، دكتر براي همه اينا دارو داد كه بخورم. البته حتما بايد پيش دكتر زنان هم برم و اين چكاب رو نشونش بدم و چندتا تست و آزمايش ديگه. هفته ي ديگه هم ميخوام برم دندون پزشكي چقدر هم ميترسم اما بايد برم كه وقتي شما اومدي تو دلم نخوام برم دندون پزشكي. عزيزم اگر خدا بخواد دارم تمام زمينه ها رو فراهم ميكنم تا بيايي پيشم، ميدوني چقدر دوستت دارم. عاشقتم فينگيلي من ...
3 دی 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فينگيلي من می باشد